دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۳:۲۸

آفتاب با سماجت می‌تابد به ریگ‌های تشنه روستای چاه زنگی، بلقیس چادرش را پیچیده دور تنش و یك چوب دستی بلند به دست گرفته و حواسش به گله گوسفندانی است كه مرتعی ندارند در برهوت بی‌آبی كویر «امسال كه چكه‌ای بارون نیومده، این حیوون‌ها هم چیزی ندارن بخورن» گوسفندها را هِی می‌كند به سویی و خودش به مهمانان می‌رسد.

چند روایت معتبر از زنان قلعه‌‌گنج

سلامت نیوز:آفتاب با سماجت می‌تابد به ریگ‌های تشنه روستای چاه زنگی، بلقیس چادرش را پیچیده دور تنش و یك چوب دستی بلند به دست گرفته و حواسش به گله گوسفندانی است كه مرتعی ندارند در برهوت بی‌آبی كویر «امسال كه چكه‌ای بارون نیومده، این حیوون‌ها هم چیزی ندارن بخورن» گوسفندها را هِی می‌كند به سویی و خودش به مهمانان می‌رسد.

 به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعنماد ،اینجا قلعه‌گنج است؛ جایی كه نامش چراغ دو واژه را در ذهن روشن می‌كند، واژه‌هایی كه نسبتی با واقعیت جاری در این شهرستان ندارند. قلعه‌گنج نه قلعه و بارویی دارد و نه گنجی كه مردمانش بخواهند با توسل به آن، تن تف‌دیده زمین‌شان را سیراب كنند. گنج این روزهای این سرزمین آب است.

گنج گم‌شده‌ای كه هزینه بی‌تدبیری‌ها شده. از همان روزی كه هلیل‌رود كم‌جان و تب‌دار شد، حال این منطقه هم حال قبل نشد. منطقه‌ای كه در حافظه‌اش تمدنی غنی را به خاطر دارد، حالا اما خبری از هلیل‌رود نیست. سال‌هاست جازموریان چشمش به راه خشك شده و خبری از یار سالیانش نیست. تا چشم یاری می‌كند برهوت به معنای دقیق كلمه، چشم را سیر می‌كند. خشكی به جان زمین و دام‌ها افتاده، آب نیست، درختی ایستاده نمانده، هر چه هست بوته‌های كوتاه‌قامتی است كه محكم و مقاوم تن برهوت را گُله به گُله پر كرده‌اند، اما در همین برهوت می‌شود نشانه‌هایی از زندگی پیدا كرد.

  

كپر «بلقیس» توی روستای چاه زنگی یكی از این نشانه‌هاست. چادرش در باد می‌رقصد، حصیرهای دور كپر را بالا می‌زند تا باد بپیچد در فضا و داغی آفتاب را بیرون براند و كپر آماده حضور مهمانان شود.

سال‌هاست دامدار است. روی همین زمین‌ها گله را به چرا برده، گوسفندها و بزها را سیر و سیراب برگردانده به روستا، شاید این دشت، سبزی و سرزندگی را به كمال درك نكرده باشد، اما روزگاری آب در آن جاری بوده، آدم‌ها در واحه‌های دور از هم آن زندگی را به تجربه می‌نشستند. حالا اما كپرهای متروك چشم جاده را پر كرده، نخل‌های بی‌سر كه تشنگی هلاك‌شان كرده چشم‌انداز غالب جاده‌های جنوب كرمان را می‌سازند. با این‌همه، كپر كوچك بلقیس ایستاده است. نه گرما و نه محرومیت و نه تشنگی، هیچ كدام آن را تسلیم نكرده. این روزها كه كم آبی خزیده زیر پوست دشت و آب برای كشاورزی كه هیچ، برای آشامیدن هم نیست، او راه دیگری پیدا كرده برای گذران زندگی.

روایت اول: تسلیم شرایط نیستم

سه سوله با فاصله‌ای مشخص از هم، نزدیك كپر بلقیس قرار دارند. در دو سوی سوله مركزی بزهای مشكی كنجكاوانه به تماشای مهمانان مشغولند و از پشت حصار سرك می‌كشند. لیلی ٢٥ ساله است و سومین زنی است كه در قلعه‌گنج از تسهیلات بنیاد علوی برای راه‌اندازی دامداری استفاده كرده: «چند سال پیش فوق‌دیپلم گرفتم اما بیكار بودم، یعنی كار نبود، وقتی بنیاد اعلام كرد كه چنین امكانی در اختیار اهالی می‌گذارد، چون تجربه و زمینه دامداری را داشتیم و مادرم سال‌ها دامدار بود پیگیری كردیم و سه ماه پیش ٢٥ راس بز تحویل گرفتیم.»

لیلی با اعتماد به نفس نشانه‌هایی از اقتدار مادر را در چشم‌هایش دارد، از كم آبی می‌گوید و خشكسالی كه مرتعی در منطقه باقی نگذاشته: «این بزها هزینه كمی دارند و به صورت صنعتی نگهداری می‌شوند و نیازی به چرا ندارند، میزان شیردهی‌شان هم به صرفه و اقتصادی است و تقریبا دو برابر دام‌های محلی شیر‌دهی دارند.»

مسعود حیدروند، مجری طرح ملی آبادانی قلعه‌گنج در خصوص تسهیلاتی كه در راستای ایجاد معیشت پایدار به روستاییان قلعه‌گنج ارایه می‌شود، می‌گوید: «در قلعه‌گنج ما جامعه تحت پوشش نداریم، بلكه به دنبال پیاده‌سازی طرح مشاركت مردمی هستیم. هدف ما این است كه مشاركت اجتماعی شكل بگیرد.

با همین رویكرد تسهیلات، بیشتر در راستای اشتغال به اهالی ارایه می‌شود. دامداران متقاضی احداث دامداری ابتدا باید یك ماه آموزش ببینند. بعد از یك ماه ١٠٠ میلیون تومان تسهیلات در اختیارشان قرار می‌گیرد. تسهیلات تنفس یك ساله و بهره ١٨ درصدی دارند كه ١٠ درصد را بنیاد علوی و دولت پرداخت می‌كنند و ٨ درصد آن را دریافت‌كننده.»

بلقیس دو دختر دیگر هم دارد كه در قلعه‌گنج معلم هستند. لیلی اما در روستا مانده كنار مادر و می‌گوید: «دامداری صنعتی از این جهت كه محل آن ثابت است و نزدیك خانه، كار سختی نیست.»

چشم‌اندازی كه برای دامداری‌اش دارد این است كه بعد از فصل زایش می‌تواند در روستا ایجاد اشتغال كند و افراد بیشتری را دعوت به كار كند. معتقد است این شغل به‌واسطه اینكه مردم منطقه تجربه دامداری دارند و در گذشته بز محلی نگهداری می‌كردند، كار آسان‌تری است.

مردم منطقه زمانی دامدار بودند و خشكسالی دام‌های‌شان را زمین زده، اما این روزها امكانی كه با ورود بزهای صنعتی به منطقه فراهم شده، شاید بتواند كمر دامداران را در قلعه‌گنج صاف كند. اشتغال در زمینه نگهداری دام تنها به دامداری‌های شخصی محدود نیست.

در دامداری مركزی قلعه‌گنج كه حدود ٥ هزار راس بز «مورسیا» در آن نگهداری می‌شود بخشی از نیروی انسانی را زنان تحصیلكرده و توانمندی تشكیل می‌دهند كه همه اهل قلعه‌گنج و روستای چاه‌شاهی هستند. منیر ٢٥ سال دارد و در بخش نگهداری از بزغاله‌های یكروزه مشغول كار است،

پدرش كشاورز است، اما در خشكسالی كشاورزی رونقی ندارد، همین است كه او تنها نان‌آور خانه شده، از ساعت ٦ صبح تا ٦ عصر در دامداری مشغول كار است. «ام‌سلمه» همسایه و همسن منیر است، می‌گوید: «شرایط زندگی كه سخت باشه آدم مجبوره بیاد تو این فضاها مشغول كار بشه» می‌گوید در همان چند روزی كه بزغاله‌ها در این بخش نگهداری می‌شوند، ارتباط عاطفی با هم برقرار می‌كنند: «با اینكه خیلی كم پیش ما هستند اما وقتی میرن دلمون براشون تنگ میشه

، اونا هم كه مارو می‌بینن بدو بدو میان پیشمون» فاطمه در رشته دامپروری در دانشگاه زاهدان تحصیل كرده و این روزها به عنوان كارشناس به بخش‌های مختلف برای بیماریابی و درمان و واكسیناسیون سر می‌زند، او هم اهل روستای چاه‌شاهی است و می‌گوید: «برای دوره كارورزی آمدم اینجا، فرصت خوبیه كه شغلی مرتبط با رشته‌ام پیدا كردم چون این امكان تو این منطقه خیلی كم پیش میاد.»

روایت دوم: اشتغال خانگی

زنان خیر‌آباد برق خاصی توی چشمان‌شان است. در كارگاه فنی حرفه‌ای آموزش خیاطی حدود ٢٠ نفر شركت می‌كنند كه بیشترشان دانشگاه رفته‌اند و تا مقطع فوق دیپلم و لیسانس تحصیل كرده‌اند. اما از آنجا كه امكان اشتغال نداشتند، از كارگاه‌های فنی و حرفه‌ای كه بنیاد در روستا برپا كرده استقبال كرده‌اند.

كارگاه در شبستان مسجد روستا برپاست، یك سو چرخ‌های خیاطی كنار هم ردیف شده‌اند و یك سو دنیایی از پارچه‌های رنگی در انتظارند تا ببینند چه سرنوشتی در انتظارشان است. راحله ٣٠ ساله است و در دانشگاه كهنوج تحصیل كرده، یك كودك چهارماهه را كنار دستش خوابانده و در حال برش زدن پارچه‌ای است كه می‌گوید قرار است پیراهن دخترش شود: «با بچه سخت هست اما خودم دوست دارم بیام كلاس كه بتونم زودتر یك درآمدی برای خودم داشته باشم.»

معصومه، مدیر و مربی آموزشگاه دوخت و دوز قلعه‌گنج می‌گوید: «اینجا از تعصباتی كه زنان را محدود كند خبری نیست، خود من در روزهای نا‌امنی سیستان و بلوچستان و جولان دادن‌های عبدالمالك ریگی از قلعه‌گنج رفتم و در دانشگاه زاهدان در رشته طراحی دوخت تحصیل كردم» اما در مورد اینكه چطور راهش رسید به كارگاه آموزش خیاطی خیرآباد هم می‌گوید: «چند سال پیش یك آموزشگاه تاسیس كردم اما هنرجو نداشتم، تا اینكه طرح آموزش فنی و حرفه‌ای بنیاد در قلعه‌گنج اجرا شد و دعوت به كار شدم برای آموزش. در مرحله اول كارگاه در روستاهای دور‌افتاده مثل رمشك و مارز برگزار می‌شد» معصومه می‌گوید بعد از گذراندن دوره آموزش قرار است بنیاد به هنرجوها تسهیلاتی بدهد كه بتوانند مشاغل خانگی داشته باشند و از مهارت‌شان درآمد كسب كنند.

روایت سوم: روی دیگر سكه زن بودن
در قلعه‌گنج

از روزی كه نام قلعه‌گنج بر زبان‌ها افتاده، موضوع بهداشت زنان هم به موازات تمام مشكلات، به عنوان یكی از بزرگ‌ترین مسائل منطقه مطرح شد. تولد فرزندان معلول در جنوب كرمان موضوعی نیست كه بشود به‌راحتی از كنار آن گذشت؛ موضوعی كه از سویی ریشه در ازدواج‌های فامیلی دارد اما دلیل عمده آن ازدواج و بارداری در سنین كودكی است.

به گفته ناوكی، فرماندار قلعه‌گنج تا به امروز اقدام جدی در‌راستای غربالگری ژنتیك در منطقه انجام نشده است: «یكی از مشكلاتی كه در منطقه شایع است، آمار بالای معلولیت است. یكی از علت‌های آن ازدواج‌های فامیلی است كه بدون مشاوره ژنتیك صورت می‌گیرد. حوزه سلامت نظارت چندانی بر تولد بچه‌ها در شهرستان نداشت اما بهزیستی اخیرا به موضوع ورود كرده و مطالعاتی را برای مشاوره ژنتیك قبل از ازدواج آغاز كرده است. اما در خصوص غربالگری ژنتیك تا امروز كاری به صورت رسمی انجام نشده است.»

خانم امیری ماما است و در تنها بیمارستان قلعه‌گنج مشغول كار، او می‌گوید: «اغلب خانم‌های باردار به دلیل آلودگی آب و هوای بسیار گرم مشكلات متعدد بهداشتی دارند. آب این منطقه یا از قنات تامین می‌شود یا از رودخانه كه طبعا سرشار از باكتری و میكروب است. در شهر هم وضعیت بهداشت آب مناسب نیست، آب تصفیه می‌شود اما فقر فرهنگی باعث ایجاد مشكلات بهداشتی می‌شود.

یك مورد دیگری كه زنان در این منطقه با آن مواجهند بارداری‌های متعدد است كه بهداشت را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و رحم را برای عفونت مستعد می‌كند، از طرفی بخشی از این زایمان‌ها در منزل انجام می‌شود و طبیعی است كه در این وضعیت بهداشت مطلوبی اتفاق نمی‌افتد.» امیری در بخش زنان بیمارستان كه بخش نسبتا مجهزی است از فقر فرهنگی در منطقه می‌گوید و اینكه مردم این منطقه به‌شدت نیاز به آموزش مسائل بهداشتی و مراقبتی دارند، اما مراكز بهداشت و پزشكان و كارشناسانی كه تعدادشان هم زیاد نیست آنقدر درگیر ارایه خدمات هستند كه فرصتی برای آموزش به افراد محلی ندارند: «خانم‌های این منطقه زیاد كار می‌كنند از جمله كارهای سنگین كشاورزی، به نوعی جور مردان را می‌كشند،

این كارها هم باعث این می‌شود كه مستعد عفونت باشند و هم باعث افتادگی رحم و مثانه می‌شوند. در ١٠٠ مورد زایمان ٩٠ مورد خانم‌ها افتادگی مثانه و رحم دارند. آمار بارداری در قلعه‌گنج بسیار بالاست، اگر اینجا امكانات بود و خانم‌ها در منزل زایمان نمی‌كردند فكر می‌كنم زایشگاه قلعه‌گنج دومین یا سومین مركز كشور از نظر آمار زایمان بود.»

خانم امیری در خصوص معلول‌زایی در منطقه می‌گوید: «اینجا قبلا معلولیت زیاد بود در سال‌های اخیر كمتر شده، یكی به دلیل این است كه طبق رسوم دختران در سنین پایین ازدواج می‌كنند و همین موضوع باعث می‌شود تجربه اولین‌بارداری در سن ١٤- ١٣ سالگی اتفاق بیفتد. نكته دیگر ازدواج‌های فامیلی است كه در سال‌های اخیر كمتر شده اما هنوز هم وجود دارد.»

یكی از راه‌های مقابله با معلول‌زایی، غربالگری ژنتیك در ماه‌های ابتدایی بارداری است، اما غربالگری ژنتیك هزینه بالایی دارد و تجهیزات مربوط به آن هم در تنها بیمارستان قلعه‌گنج وجود ندارد. مادران باردار برای انجام آزمایشات مربوطه باید به كهنوج، جیرفت یا بندرعباس ارجاع داده شوند: «غربالگری موضوعی اختیاری است و نمی‌شود انجام آن را به بیمار تحمیل كرد. ضمن اینكه هزینه‌های غربالگری بسیار بالاست و معمولا ترجیح می‌دهند بچه را با همان شرایط نگه دارند و با معلولیت متولد كنند یا به سمت سقط‌های غیر بهداشتی می‌روند.»قصه زنان قلعه‌گنج انگار تمامی ندارد. زنانی كه با تمام مسائلی كه با آن درگیرند، همچنان انگیزه تغییر شرایط را دارند. شنیدن رنج‌های شخصی آنها از زبان محرم رازهای شان شاید گوش را بیازارد، اما همین زنان با اقتدار و محكم ایستاده‌اند تا شرایط محیط زندگی‌شان را تغییر دهند. جسم‌شان شاید پر از رنجیدگی و درد باشد اما نگاه‌شان برقی دارد از امیدی كه می‌خواهند كاری كنند كه این سرزمین برای فرزندان‌شان جای بهتری برای زندگی باشد. زنانی كه اگر به خودباوری برسند و توانمندی‌های خود را به خوبی باور كنند، نسلی قدرتمند تربیت می‌كنند كه می‌تواند سرزمین پدری شان را كه روزهای بی‌آبی به جان رگ و پی‌اش افتاده با همت آباد كنند.

 


معصومه، مدیر و مربی آموزشگاه دوخت و دوز قلعه‌گنج می‌گوید: «اینجا از تعصباتی كه زنان را محدود كند خبری نیست، خود من در روزهای نا‌امنی سیستان و بلوچستان و جولان دادن‌های عبدالمالك ریگی از قلعه‌گنج رفتم و در دانشگاه زاهدان در رشته طراحی دوخت تحصیل كردم»

اما در مورد اینكه چطور راهش رسید به كارگاه آموزش خیاطی خیرآباد هم می‌گوید: «چند سال پیش یك آموزشگاه تاسیس كردم اما هنرجو نداشتم، تا اینكه طرح آموزش فنی و حرفه‌ای بنیاد در قلعه‌گنج اجرا شد و دعوت به كار شدم برای آموزش. در مرحله اول كارگاه در روستاهای دور‌افتاده مثل رمشك و مارز برگزار می‌شد» معصومه می‌گوید بعد از گذراندن دوره آموزش قرار است بنیاد به هنرجوها تسهیلاتی بدهد كه بتوانند مشاغل خانگی داشته باشند و از مهارت‌شان درآمد كسب كنند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha